کد مطلب:173368 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

بازگشت ذوالجناح
پس از شهادت سیدالشهداء علیه السلام، ذوالجناح، اسب باوفای آن حضرت، صیحه كنان به خیام بازگشت. حضرت زینب علیهاالسلام به خواهرش ام كلثوم رو كرد و فرمود:

اسب برادرم حسین علیه السلام به طرف خیمه ها می آید.

ام كلثوم سر آسیمه از خیمه بیرون آمد و با اسب بی صاحب امام حسین علیه السلام روبرو شد. شیون كنان فریاد زد:

«قتل والله الحسین».

همین كه زینب سخن خواهرش را شنید، صدا به گریه بلند كرد و مرثیه سرایی نمود.

در این هنگام، سكینه، دختر امام حسین علیه السلام جلو دوید و صدا زد:

«یا جواد هل یسقی أبی أم قتل عطشانا».

روایت شده است كه اسب در كنار خیمه، آن قدر سر خود را به زمین كوبید تا مرد.

در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان (عج) در این مورد خطاب به امام حسین علیه السلام آمده است:

«و اسرع فرسك شاردا الی خیامك قاصدا باكیا»؛ ای جد بزرگوار! چگونه به یاد آورم آن گاه كه بانوان حرم، اسب تو را مصیبت زده و زینش را واژگون یافتند، از خیمه ها بیرون آمده با دیدن آن منظره، موها را پریشان نموده و سیلی به صورت می زدند و آن گاه به سوی قتلگاه شتافتند و دیدند كه «الشمر جالس علی صدرك مولع سیفه علی نحرك».



گل رخان بر برگ گل شبنم زدند

گرد اسبش حلقه ی ماتم زدند



آل عصمت حلقه و او چون نگین

گاه بوسیدش یكی یال و یك جبین



دخت حیدر زان میان كردش خطاب

كآسمان ها كو؟ كجا شد آفتاب؟






ای براق احمد معراج عشق

در كجا افكندی از سر تاج عشق



ماتم شه آتشی افروخته

كز فروغش خرمن مه سوخته